1- از فرط عصبانيت به نتيجه مورد نظر نمي رسيم.
2- مرتب از خود انتقاد مي کنيم. از زندگي لذت نمي بريم، زيرا علي رغم همه تلاش ها خودمان را آدم موفقي نمي دانيم.
3- لحظه اي آرام نداريم، به همه چيز ايراد مي گيريم زيرا به هر چه نگاه ميکنيم کامل و مطابق انتظار ما نيست.
4- مدام احساس مي کنيم کامل نيستيم و احساس ناکامي، نوميدي و افسردگي مي کنيم.
5- تحمل ديگران را نداريم، مدام از همه چيز و همه کارشان ايراد ميگيريم و انتقاد ميکنيم.
پس دوستان خود را از دست مي دهيم و علاوه بر اين نمي توانيم مهارت روابط و تعاملات موثر داشته باشيم چون برخورد گرم و صميمانه نداريم.
( پيشنهاد مي کنم مقاله: چرا در زندگي به کرات احساس ناکامي و بدبختي مي کنيم؟ را مطالعه کنيد.)
6- با کمال گرايي از امتحان راه هاي جديد و دستيابي به کشفيات تازه مي ترسيم.
آنقدر از اشتباه ميترسيم که جز کارهايي که به آنها عادت کرده ايم و از عهده اش بر مي آييم حاضر به انجام هيچ کاري نيستيم. ( پيشنهاد مي کنم مقاله: چگونه پاسخ هاي جرات مندانه در روابط و تعاملات بدهيم؟ را مطالعه کنيد.)
فرد کمال گرا، خودش را فقط با دستاوردهايش ميسنجد و قبول دارد و در صورتي خود را قبول دارد و از خود رضايت دارد که نمره 100 بگيرد.
افراد زيادي وجود دارند که ايده هاي بسيار خوبي دارند و ميگويند قصد انجام آنها را دارند اما ماه ها و حتي سال ها مي گذرد و در جواب سوال چه کرديد؟ مي گويند:
براي مثال درگير فلان کار هستم. سال بعد سوال از آن ها مي شود مي گويند:
درگير کار جديدي هستند و به اين ترتيب تا آخر.
اين افراد معتقدند براي شروع فلان مورد… يا همه چيز بايد کامل باشد تا انجام دهند يا ترجيح مي دهند انجام ندهند. آنها در دام تفکر « همه چيز يا هيچي»، « سفيد يا سياه» گرفتارند.
درباره این سایت